Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-06@16:54:27 GMT

(تصویر) معرفی سریع‌ترین S CLASS تاریخ مرسدس

تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۸۶۹۱۳

(تصویر) معرفی سریع‌ترین S CLASS تاریخ مرسدس

 مرسدس AMG از اسپرت‌ترین نسخه سدان لوکس و پرچمدار S کلاس رونمایی کرد. این نسخه S 63 E پرفورمنس نام دارد.

به گزارش دیجیاتو، مرسدس AMG چندسالیست که بر مسابقات فرمولاوان با موتورهای هیبریدی قدرتمندش سلطنت می‌کند و اخیراً نیز به‌واسطه استفاده از دستاوردهای تکنولوژیکی فرمول یک در قالب سوپر اسپرت، AMG ONE، موفق به شکستن رکورد طی یک دور پیست نوربرگ رینگ شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حالا این خودروساز تصمیم گرفته تا تکنولوژی بالای خود را برای سدان لوکس و پرچمدار S کلاس استفاده کند و ماحصل آن چیزی نیست جز معرفی سریع‌ترین اس کلاس تاریخ مرسدس! این نسخه S 63 E پرفورمنس نام دارد و با توجه به قدرت ۷۹۱ اسب‌ بخاری پیشرانه هیبریدی پکیجی کامل از راحتی، تجمل، قدرت، شتاب و سرعت را به ارمغان می‌آورد. در توصیف جذابیت‌های بالای این سوپر سدان آلمانی همین بس که سرعت آن در عرض تنها ۳.۲ ثانیه به ۹۶ کیلومتر در ساعت می‌رسد.

مشخصات فنی بی‌نظیر مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس

مستقیم به‌سراغ پیشرانه می‌رویم؛ جایی که مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. این سوپر سدان آلمانی نیروی خود را از یک پیشرانه هیبریدی دریافت می‌کند. قلب اصلی این پیشرانه را همان موتور معروف ۴ لیتری هشت سیلندر تویین توربو تشکیل می‌دهد. این موتور به‌تنهایی ۶۰۳ اسب بخار قدرت و ۹۰۰ میلیون تومان متر گشتاور تولید می‌کند. گیربکس ۹ سرعته خودکار وظیفه انتقال قدرت موتور به هر چهار چرخ را بر عهده دارد. مکمل عملکرد موتور بنزینی، یک موتور برقی است که روی محور عقب قرار دارد. مجموع قدرت این دو موتور به ۷۹۱ اسب بخار قدرت و ۱۴۳۰ نیوتون متر گشتاور می‌رسد.

با اتکا به چنین پیشرانه قدرتمندی، مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس برای دستیابی به سرعت ۶۰ مایل یا ۹۶ کیلومتر در ساعت نیازمند تنها ۳.۲ ثانیه زمان است. در مسیر مستقیم هم این خودرو توانایی دستیابی به سرعت ۲۵۰ کیلومتر در ساعت را دارد. همان‌گونه که قابل حدس است، وجود محدودکننده الکترونیکی اجازه عبور از این رقم را نمی‌دهد. البته برای کسانی که خواهان تجربه سرعت بیشتر هستند، امکان سفارش آپشن AMG Driver's Package وجود دارد. با سفارش این پکیج حداکثر سرعت خودرو به ۲۹۰ کیلومتر در ساعت افزایش می‌یابد. این پکیج در مدل‌های مخصوص بازار آمریکا، به‌صورت استاندارد موجود است.

بد نیست اشاره کنیم موتور برقی حاضر روی محور عقب مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس، ۹۴ اسب بخار قدرت دارد. اما در شتاب‌گیری‌های آنی، قدرت تولیدی آن برای ۱۰ ثانیه به ۱۸۸ اسب بخار افزایش پیدا می‌کند. نیروی تولیدی این موتور از طریق یک گیربکس دوسرعته، به سمت چرخ‌ها ارسال می‌شود. دنده دوم این گیربکس از سرعت ۱۴۰ کیلومتر به بعد در مدار قرار می‌گیرد.

موتور برقی توسط پک باتری ۱۳.۱ کیلووات ساعتی تغذیه می‌شود. مهندسان این پک را نیز روی محور عقب تعبیه کرده‌ و یک شارژر ۳.۷ کیلوواتی برای آن در نظر گرفته‌اند. نکته مبهم این است که مشخص نیست مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس چه مسافتی را می‌تواند در حالت تمام‌الکتریکی طی کند. از آنجایی که کمپانی آلمانی تأکید کرده تنظیمات خودرو برای دستیابی به قدرت بیشتر است، نباید انتظار رقم بالایی را داشت.

سیستم تعلیق پیشرفته بادی با تمرکز بر پایداری در سرعت‌های بالا

مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس به سیستم تعلیق بادی تطبیق‌پذیر مجهز است. با عبور از سرعت ۱۲۱ کیلومتر در ساعت، این سیستم تعلیق پیشرفته ارتفاع خودرو را ۱.۰۲ سانتی‌متر کاهش می‌دهد. این سدان مجلل و سریع، از میله‌های تثبیت بدنه فعال بهره می‌برد، به همین خاطر بازی اتاق آن در پیچ‌ها بسیار کم است و تعادل خودرو به‌هم نمی‌خورد. نکته جالب اینکه حتی دسته‌های موتور مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس فعال هستند و با توجه به شرایط موجود، میزان نرمی و سفتی اتصال آن‌ها با شاسی تغییر پیدا می‌کند!

سازه مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس در مقایسه با سایر اعضای خانواده S کلاس مقاوم‌تر است. اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم، باید بگوییم مهندسان کمپانی با کمک میله‌های آلومینیومی عرضی در زیر موتور، محل اتصال کمک‌فنرها به بدنه و همچنین کف اتاق در قسمت عقب، سازه را تقویت کرده‌اند.

ترمزهای قدرتمند برای مهار پیشرانه

وظیفه کاهش سرعت و توقف کامل مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس را دیسک های ۱۵.۷ و ۱۵ اینچی (بزرگ‌تر از رینگ‌های پژو 206) در جلو و عقب بر عهده دارند. این دیسک‌ها به‌ترتیب با کالیپرهای ۶ و تک‌پیستونه همکاری می‌کنند. در صورت علاقه مشتریان می‌توانند ترمزهای سرامیک-کامپوزیت را به‌عنوان آپشن سفارش دهند. ذکر این نکته ضروری است که چرخ‌های عقب این خودرو فرمان‌پذیر هستند و تا ۲.۵ درجه زاویه می‌گیرند.

جراحی ظاهری خفیف در مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس

برای ایجاد تمایز با سایر اعضای خانواده S کلاس، مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس، چهره خشن‌تری دارد. البته این خشونت خیلی محافظه‌کارانه است و باید بادقت دنبال المان‌های آن بگردید! شاید هم با مرور تصاویر به استفاده از واژه‌های خشن و خشونت ایراد خواهید گرفت! در هر حال، جلوپنجره این خودرو همان جلوپنجره مشهور به پانامریکانا با خطوط عمودی است و لوگوی AMG با ترکیبی از رنگ کروم و مشکی بالاتر از آن قرار دارد. ورودی‌های هوای موجود روی سپر بزرگ‌تر هستند و جریان هوای بیشتری را به رادیاتور و ترمزها منتقل می‌کنند.

در نمای عقب، چهار اگزوز ذوزنقه‌ای‌شکل بزرگ و دیفیوزر حجیم موجود بین آن‌ها، وجه تمایز مرسدس AMG S 63 E پرفورمنس با سایر نسخه‌هاست.

در داخل کابین، تفاوت‌ها بسیار کم است و به مواردی مثل گرافیک اختصاصی سیستم اینفوتینمنت، دکمه‌های مخصوص تنظیم عملکرد سیستم ترمز روی فرمان، هدآپ دیسپلی استاندارد و وجود دو صندلی مجزا در ردیف عقب محدود می‌شود.

منبع: فرارو

کلیدواژه: مرسدس خودرو بازار خودرو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۸۶۹۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک جنگ سرد جدید؟ جنگ جهانی سوم؟ / چگونه می توانیم در این «عصر سردرگمی» حرکت کنیم؟

فرارو- تیموتی گارتون اش، مورخ، نویسنده و مفسر بریتانیایی است. او استاد مطالعات اروپایی در دانشگاه آکسفورد است. بخش عمده‌ای از آثار "تیموتی گارتون اش" مربوط به اواخر تاریخ مدرن و معاصر اروپای مرکزی و شرقی بوده است. او در مورد رژیم‌های کمونیستی سابق آن منطقه، تجربه آن‌ها با پلیس مخفی، انقلاب‌ها در سال ۱۹۸۹ میلادی و تبدیل دولت‌های بلوک شرق سابق به کشور‌های عضو اتحادیه اروپا مطالبی را نوشته است. "تیموتی گارتون اش" نقش اروپا و چالش ترکیب آزادی و تنوع را به ویژه در رابطه با گفتار آزاد مورد بررسی قرار داده است. کتاب‌های متعددی از او به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده اند از جمله کتاب "ما مردم" با ترجمه "فروغ پوریاوری" توسط "نشر ثالث" و "پرونده" با ترجمه "صبا نوروزی" توسط "نشر کتاب پارسه".

به گزارش فرارو به نقل از گاردین، در دوره کنونی چند بحرانی سیاره‌ای ما سعی می‌کنیم با نگاه به گذشته به اهداف خود دست یابیم. آیا آن طور که گرابین نیبلت، رئیس سابق اندیشکده چتم هاوس در کتاب تازه اش اشاره می‌کند ما احتمالا در جنگ سرد تازه‌ای قرار داریم؟ آیا این وضعیت همان گونه که "نایل فرگوسن" مورخ استدلال کرده ما را به آستانه جنگ جهانی سوم سوق خواهد داد؟ یا آن گونه که من گاهی اوقات به آن اشاره کرده ام آیا جهان در حال اغاز وضعیتی شبیه به اروپای اواخر قرن نوزدهم متشکل از امپراتوری‌های رقیب و قدرت‌های بزرگ است؟

راه دیگری برای تلاش به منظور قرار دادن دردسر‌های مان در شکل تاریخی قابل درک آن است که آن‌ها را به مثابه "عصر ... " نامگذاری کنیم و واژگانی که جای آن سه نقطه را می‌گیرند نشان دهنده موازی بودن شرایط یا تضاد شدید وضعیت فعلی با عصر پیشین باشند. از این روست که "فرید زکریا" استاد روابط خارجی و مفسر در شبکه خبری "سی ان ان" در تازه‌ترین کتاب خود اشاره می‌کند ما در "عصر جدیدی از انقلاب ها" قرار داریم بدان معنا که می‌توانیم چیز‌هایی از انقلاب‌های فرانسه، صنعتی و آمریکا بیاموزیم یا آن گونه که "گیدئون راچمن" مفسر حوزه روابط خارجی در "فایننشال تایمز" می‌گوید در عصر "مرد قوی" به سر می‌بریم؟ "مارک لئونارد" رئیس شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا می‌گوید: "نه، عصر فعلی "عصر فقدان صلح" است، زیرا ارتباط باعث بروز تعارض می‌شود".

با این وجود، اگر بخواهیم درباره عصر حاضر صحبت کنیم مطمئنا می‌توان گفت "عصر هوش مصنوعی" است اصطلاحی که عنوان کتابی است که توسط "هنری کیسینجر" خبره عرصه روابط خارجی نوشته شده بود یا شاید بتوان گفت عصر حاضر همان گونه که "برونو ماکائس" ستون نویس حوزه روابط بین الملل در شماره اخیر نشریه "نیواستیتسمن" استدلال کرده "عصر خطر" است. اگر عنوان "عصر .. " را در کادر جستجو در وب سایت نشریه "فارن افرز" تایپ کنید دسته دیگری از عناوین رقیب عناوین پیش‌تر ذکر شده را مشاهده خواهید کرد از جمله "عصر بی اخلاقی"، "عصر ناامنی انرژی"، "عصر معافیت از مجازات"، "عصر نخست امریکا" "عصر فاجعه آب و هوایی" و موارد دیگر.

شاید این صرفا "عصر هیاهو" باشد که در آن ناشران کتاب و ویراستاران رسانه‌ها و نویسندگان را بی وقفه به سمت اطلاق عناوین و پسوند‌های بزرگ و ساده انگارانه سوق می‌دهد تا باعث افزایش فروش کتب و یا افزایش امار مخاطب و بازدید کننده یک مقاله در بازار شلوغ ایده‌ها شود.

با این وجود، جدای از شوخی بسیار مهم است که سعی کنیم از تاریخ درس بیاموزیم چرا که ما قطعا چیزی جز گذشته نداریم. ترفند لازم برای این کار آن است که بدانید چگونه گذشته را بخوانید. ابتدا باید ترکیبی از قدیمی و جدید و مشابه و متفاوت را شناسایی کنید. همان طور که "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه ایالات متحده در سفر اخیر خود به پکن اظهار داشت رابطه بین ایالات متحده و چین تنها دو ابر قدرت فعلی جهان به وضوح یکی از "پرپیامدترین روابط جهان" است. همانند دوران جنگ سرد، آن دو ابرقدرت در یک رقابت استراتژیک جهانی، چند بعدی، متمایل به رنگ و بوی ایدئولوژیک و بلند مدت هستند.

با این وجود، همان گونه که نیبلت در ابتدای کتاب اش به درستی بیان می‌کند: "جنگ سرد جدید هیچ شباهتی به جنگ سرد پیشین نخواهد داشت". او دو تفاوت بزرگ را در این باره مشخص می‌سازد: درجه یکپارچگی اقتصادی بین دو کشور به قدری افزایش یافته که باعث شده کارشناسان درباره "شیمی روابط" صحبت کنند. همزمان یک واقعیت که شاید از شدت رقابت دوگانه بکاهد آن است که بسیاری از قدرت‌های بزرگ و متوسط دیگر مانند روسیه، هند، ژاپن، ترکیه، عربستان سعودی و برزیل نیز وجود دارند.

نکته نخست به وضوح قابل توجه است، اما لزوما از داغ شدن جنگ سرد جلوگیری نخواهد کرد. "نورمن آنجل" روزنامه نگار درست چند سال پیش از آغاز جنگ جهانی اول کتابی تاثیرگذار تحت عنوان "توهم بزرگ" را نوشته بود. او استدلال کرد که درجه وابستگی متقابل اقتصادی بین قدرت‌های بزرگ اروپایی بدان معناست که احتمال وقوع یک جنگ بزرگ بین دولتی بسیار بعید به نظر می‌رسد و در صورت وقوع نیز نمی‌تواند طولانی مدت باشد. با این وجود، آن چه در عمل رخ داد آن بود که فرضیه شخص آنجل به توهم بزرگ تبدیل شد!

تفاوت دوم ذکر شده توسط نیبلت به نظر من قانع کننده است. گاهی اوقات قدرت‌های دیگر که از آن‌ها تحت عنوان "غیر متعهد‌های نوین" یاد می‌شود اصطلاح دیگری که بخش نخست آن برگرفته از دوره جنگ سرد است بسیار قدرتمندتر و ثروتمندتر از کشور‌های غیر متعهد پیش از سال ۱۹۸۹ میلادی هستند. همان گونه که در مورد جنگ اوکراین مشاهده می‌کنیم روابط روسیه با کشور‌هایی مانند چین و هند به اقتصاد روسیه این امکان را می‌دهد تا از فشار تحمیل شده از سوی غرب جان سالم به در ببرد.

در تلاشی دیگر برای اطلاق یک برچسب کلی به "عصر سردرگمی" فعلی "ایوان کراستف" پژوهشگر علوم سیاسی، مارک لئونارد و من اشاره کرده ایم که عصر حاضر "عصر اتحاد‌های معامله ای" ست بدان معنا که در آن قدرت‌های بزرگ و متوسط ​​غیر غربی اتحاد‌های معامله‌ای برقرار می‌کنند و گاهی در همسویی همزمان با شرکای مختلف در ابعاد مختلف قدرت پیدا می‌کنند. برای مثال، آنان رابطه اقتصادی عمده با چین و یک رابطه امنیتی با ایالات متحده را با یکدیگر ترکیب می‌کنند.

تحلیل ما در تضاد با تحلیل مبتنی بر طرح ایده "محور اقتدارگرایی" متشکل از روسیه، چین و کره شمالی است. آنجا واژه "محور" به چیزی شبیه اتحاد زمان جنگ اشاره دارد به چیزی شبیه "محور شرارت" مطرح شده از سوی "جورج دابلیو بوشگ رئیس جمهور اسبق ایالات متحده و هم چنین تداعی گر "نیرو‌های محور" یا "متحدین" متشکل از آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپراتوری در جنگ جهانی دوم می‌باشد. فرگوسن در اوایل سال جاری در "دیلی میل" نوشته بود: "و اکنون مشابه دهه ۱۹۳۰ میلادی یک محور اقتدارگرای تهدیدآمیز پدید آمده است".

یادگیری از گذشته هم چنین شامل دیدن تعامل بین ساختار‌ها و فرآیند‌های عمیق از یک سو و اراده جمعی و رهبری فردی از سوی دیگر است.

عصر ما نمونه‌های مهمی از هر دو نوع نیروی تاریخی را ارائه می‌دهد. روشی که در آن انباشت اثرات ناخواسته فعالیت‌های انسانی به طور خطرناکی محیط طبیعی ما را متحول می‌کند از طریق گرمایش جهانی، کاهش تنوع زیستی و کمبود منابع یکی از این تغییرات ساختاری عمیق است. از این روست که اصطلاح "عصر آنتروپوسن"* مطرح می‌شود.

توسعه شتابان فناوری از جمله هوش مصنوعی یکی دیگر از تغییرات ساختاری است. کیسینجر استدلال کرد که کاربرد‌های نظامی غیرقابل پیش بینی ذاتی هوش مصنوعی ممکن است در نهایت حتی حداقل ثبات استراتژیک بازدارندگی هسته‌ای بین ایالات متحده، چین و روسیه را نیز تضعیف کند. اگر نسبت به این موضع تردید دارید که احتمالات و انتخاب‌های فردی انسان نیز اهمیت دارند.

اکنون به آخرین و مهم‌ترین نکته می‌رسم. ناهنجاری تفسیری‌ای که من شناسایی کردم خود نشانه این واقعیت است که ما در دوره جدیدی از تاریخ اروپا و جهان قرار داریم که همه به دنبال عوامل جدید هستند. پس از جنگ (پس از ۱۹۴۵) دوره به اصطلاح "پسا دیوار" دنبال شد، اما آن دوره صرفا از ۹ نوامبر ۱۹۸۹ (سقوط دیوار برلین) تا ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ (حمله روسیه به اوکراین) به طول انجامید.

در تاریخ همانند داستان عاشقانه "آغاز" اهمیت دارد. آن چه در پنج سال پس از ۱۹۴۵ میلادی رخ داد نظم بین المللی را برای چهار دهه پس از آن شکل داد و از برخی جنبه‌ها نهاد‌هایی را به وجود آورد که تا به امروز پابرچا هستند از جمله سازمان ملل متحد. بنابراین، کاری که ما اکنون انجام می‌دهیم برای مثال در مورد حمایت از اوکراین برای برنده شدن در جنگ و یا در مقابل سناریوی اجازه دادن به شکست خوردن اوکراین در جنگ در تعیین ویژگی و کاراکتر دوره جدید از اهمیت شایان توجهی برخوردار خواهد بود. مهم‌ترین درس تاریخ آن است که ساختن آن برعهده ماست.

*عصر "آنتروپوسن" یک واحد غیر رسمی زمان در حوزه زمین شناسی است که برای توصیف آخرین دوره در تاریخ زمین مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مفهوم به معنای زمانی است که فعالیت‌های انسان تغییرات قابل توجهی بر آب، هوا و اکوسیستم سیاره وارد می‌سازد.

دیگر خبرها

  • چرا برخی افراد سریع‌تر از دیگران می‌دوند؟
  • یک جنگ سرد جدید؟ جنگ جهانی سوم؟ / چگونه می توانیم در این «عصر سردرگمی» حرکت کنیم؟
  • با نواده پژو ۴۰۵ معروف آشنا شوید /عکس
  • خلاصه بازی منچسترسیتی ۵ - ولورهمپتون یک
  • خانواده‌های اسرای صهیونیست خطاب به نتانیاهو: تاریخ تو را نمی‌بخشد
  • جذاب‌ترین موستانگ‌های شلبی تاریخ، از 1967 تا 2022 (+عکس)
  • سیارکی که بر فراز برلین منفجر شد
  • عجیب‌ترین حادثه تاریخ در مکانیکی؛ کتک زدن یک کارگر با جارو توسط مرسدس بنز! + ویدئو
  • سیارکی که بر فراز برلین منفجر شد، رکورد سریع‌ترین چرخش وضعی را هم شکست
  • (تصاویر) جدیدترین خودروی فراری با قدرت و ظاهری عجیب